کد مطلب:29217 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:94

بحثی پیرامون امام علی در شعر












شعر، یكی از زیباترین جلوه های اندیشه زیبایی آفرین انسان است.

شعر یكی از ابزارهای مهم جاودان سازی اندیشه ها، حادثه ها و ارزش ها، و از مهم ترین عوامل نشر افكار و آموزه هاست. شعر، احساسات را بر می انگیزد، خِرَدها را می شورانَد و گاهی قصیده ای بلند، غزلی نغز و...، شور و هیجان و غوغایی در اجتماع انسانی می آفریند.

شاعران، در هماره تاریخ، مهم ترین فریادگران ارزش ها، گسترانندگان اندیشه ها و جهت دهندگان احساس ها بوده اند، در هر دو سویِ پسندیده و ناپسندش...

پیشوایان الهی، هماره به شعر، بدین سان نگریسته اند و كوشیده اند شاعران را به آرمانگرایی، تعهّدشناسی، بلندنگری و نستوهی و استوار گامی فرا خوانند و درافتادن با زشتی ها، ستم ها و ناروایی ها را بدانها بیاموزند و آنها را در جهت گستراندن ارزش های انسانی و دفاع از حق و حق مداری استوار بدارند.

سوگمندانه، در گذرگاه تاریخ، سلطه گران فضیلت ستیز، از شعر، این جلوه زیبای روح انسانی، بسی بهره های زشت بردند و شاعران را به مدیحه سرایی های ذلّت آفرینِ عزّت سوز، وا داشتند و بدین سان، یكی از صفحات سیاهِ ادب و فرهنگ انسانی را رقم زدند.

پیامبر خدا - كه پیام آور آزادی و كرامت انسانی بود - فرموده است:

اُحِثُوا فی وُجُوهِ المدَّاحینَ التّرابَ؛ [1].

بر چهره مدّاحان، خاك بپاشید.

و برای نشان دادن نهایت زشتی و پلشتی ستایش جبّاران و زرمداران فرموده است:

إذا مُدِحَ الفاجِرُ اِهتَزَّ الْعَرشَ وَغَضَبَ الرَبُّ.[2].

هرگاه نابكاری ستوده شود، عرش خدا به لرزه در می آید و پروردگار، خشمناك می شود.

امّا از سوی دیگر، چون شاعری حق را می سرود و مكرمتی انسانی را فریاد می كرد، او را می ستود، دعایش می كرد و او را ارج می نهاد، چنان كه چون برخی از ابیات قصیده رائیّه نابغه جَعْدی را شنید، وی را دعا كرد و فرمود:

لا یُفَضِّض اللَّهُ فاكَ![3].

خداوند، كامت را شیرین كند!

از كهن ترین روزگاران، بودند شاعرانی كه مدح ستم و ستمبارگی را بر نمی تابیدند و ستایش تاریكی ها و تاریكی آفرینان را نمی پسندیدند، حماسه های بزرگواری، بزرگی و شكوه را می سرودند و زیبایی ها، روشنایی ها و روشنایی آفرینان را می ستودند و هماره سر بر آستانه خورشید می نهادند. چنین بودند شاعرانی كه در دامنه قلّه برافراشته شخصیت مولی الموحّدین، امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب علیه السلام ایستادند و آن كوهسار بلند كرامت را - كه تمام ارزش های والای انسانی - الهی از آن سرچشمه می گیرد - ستودند و والایی ها، بلندی ها، شجاعت ها و شهامت ها، عظمت ها و رزم ها، عبادت ها و دلسپردگی های آن امامِ عابدان را به واژه ها سپردند و به نسل ها و عصرها ارزانی داشتند.

توصیف، بزرگداری و تبیین ابعاد شخصیت مولاعلیه السلام و گزارش حضور حق مدارانه آن امامِ حق مداران و پیشوایِ پاك نگران در شعر شاعران، بسی شورانگیز و هیجانبار است. از جلوه های والایِ این بزرگداری ها و یادهای بِشكوه، یادِ صحنه شكوهمند «غدیر خم» در شعر شاعران است و از همان لحظه پایان جریان كه حسّان به پا خاست و سرود:«ینادیهم یومَ الغدیرِ نبیُّهم بِخُمٍّ/وَأسْمِع بِالرَسول مُنادیاً؛ [4] پیامبرشان در روز غدیر در خُم، ندایشان داد/اینك به ندای رسول، گوش فرا ده» تا به امروز، شاعران، صدها مثنوی، چكامه و قطعه در جاودانه سازی آن ابلاغ عظیم، سروده اند.

اكنون و در این فصل، اندكی از بسیار، و نَمی از یمِ ثناگستری ها، بزرگداری ها، وجلوه های والای هنر آفرینی ادیبان و شعر سرشار از شعور شاعران را درباره امیر مؤمنان می آوریم. گستره زمانی این سروده های ارجمند، از قرن اوّل هجری تا قرن حاضر است، با تأكید مجدّد بر این كه اینها گزینشی در حدّ مجال و فرصت این گفتار است؛ و گرنه روشن است كه شعر شاعران درباره مولا - اگر گرد آید - به مجلّداتی چند، سر خواهد زد.

این ستایش های ارزشمند، از قرن اوّل تا به امروز ادامه داشته است؛ امّا آنچه اینك در پیش روست، گزیده هایی از ترجمه اشعار شاعران عرب زبان تا قرن چهارم هجری است و از آن جا كه در ترجمه، شعر عربی زیبایی خود را از دست می دهد و از طرفی، شاعران فارسی سرا اشعار زیبایی در مدح مولا علی علیه السلام سروده اند، در امتداد آن، برای خوانندگان فارسی زبان، از سروده های شاعران فارسی گوی، به عنوان نمونه، بخش هایی برگزیده ایم و در هر قرن، نمونه ای از شعر شاعران عرب را هم ترجمه كرده ایم. از این روی، شماره های آغازین اشعار، الزاماً با متن عربی هماهنگ نیست.

بدیهی است علاقه مندان به مدایح علی علیه السلام در شعر عربی، به جلد نهم موسوعة الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام و دیوان های شاعران عرب، و در زبان فارسی نیز به دیوان های شاعران فارسی زبان، مراجعه خواهند كرد.









    1. الأمالی، صدوق:707/512، بحار الأنوار:1/294/73 و 331/76.
    2. تحف العقول:46، بحارالأنوار:152/77.
    3. الغیبة، طوسی:119 (چاپ مؤسسة المعارف الإسلامیة).
    4. ر. ك:ج 2، ص 78.